انشا در مورد شمع کلاس سوم

انشا در مورد شمع

شمع، یکی از ساده‌ترین و در عین حال زیباترین اشکال نور است. شمع از زمان‌های قدیم مورد استفاده انسان‌ها بوده و کاربردهای مختلفی داشته است.

شمع، نماد نور و گرماست. نور شمع، فضایی رمانتیک و شاعرانه ایجاد می‌کند. گرمای شمع، در شب‌های سرد زمستانی، حس آرامش و راحتی را به انسان‌ها می‌بخشد.

شمع در مراسم مختلف، از جمله تولد، جشن‌ها و مراسم مذهبی، مورد استفاده قرار می‌گیرد. در مراسم تولد، شمع‌ها را به تعداد سال‌های تولد فرد روشن می‌کنند تا به او تبریک بگویند. در جشن‌ها، شمع‌ها برای ایجاد فضایی شاد و مفرح استفاده می‌شوند. در مراسم مذهبی، شمع‌ها برای روشن کردن فضای معنوی و ایجاد حس تقدیس استفاده می‌شوند.

شمع، علاوه بر کاربردهای عملی، کاربردهای نمادین نیز دارد. به عنوان مثال، شمع در برخی از ادیان، نماد روح و روشنایی است. همچنین، شمع در برخی از فرهنگ‌ها، نماد عشق و امید است.

شمع، هدیه‌ای ساده اما زیباست که می‌تواند احساسات مختلفی را در افراد ایجاد کند. شمع، می‌تواند نماد نور، گرما، عشق، امید و تقدیس باشد.

نتیجه‌گیری:

شمع، نمادی از نور و گرما در زندگی انسان‌هاست. شمع، می‌تواند در لحظات مختلف زندگی، احساسات مختلفی را در انسان‌ها ایجاد کند.

انشا در مورد شمع کودکانه

قصه ی شمع غمگین

روزی روزگاری، در یک جنگل بزرگ، شمع کوچکی زندگی می‌کرد. شمع کوچک، بسیار غمگین بود. او همیشه فکر می‌کرد که چرا مثل شمع‌های بزرگ نیست. شمع‌های بزرگ، نور زیادی می‌دادند و همه از آنها خوششان می‌آمد. اما شمع کوچک، نور کمی داشت و کسی او را دوست نداشت.

یک روز، شمع کوچک، در حال گریه کردن بود که یک پروانه به او نزدیک شد. پروانه گفت: «چرا گریه می‌کنی؟»

شمع کوچک گفت: «من خیلی غمگینم. من مثل شمع‌های بزرگ نیستم. نور کمی دارم و کسی مرا دوست ندارد.»

پروانه گفت: «اما تو شمع زیبایی هستی. نور تو، نوری خاص است. نور تو، نور امید است.»

شمع کوچک گفت: «نور امید؟»

پروانه گفت: «بله. نور تو، می‌تواند به همه امید بدهد. می‌تواند به آنها یادآوری کند که حتی در تاریکی‌ترین لحظات، همیشه امید وجود دارد.»

شمع کوچک، حرف‌های پروانه را با دقت گوش داد. او برای اولین بار، به این موضوع فکر کرده بود.

شمع کوچک، از آن روز به بعد، دیگر غمگین نبود. او با نور امید خود، به همه امید می‌داد. او به همه یادآوری می‌کرد که حتی در تاریکی‌ترین لحظات، همیشه امید وجود دارد.

یک روز، در یک جنگل بزرگ، آتش‌سوزی رخ داد. آتش، همه درختان و حیوانات را در معرض خطر قرار داده بود. همه حیوانات از ترس، فرار می‌کردند.

شمع کوچک، در میان آتش، تنها مانده بود. او می‌ترسید، اما نور امید خود را روشن نگه داشت. نور امید شمع کوچک، به حیواناتی که در حال فرار بودند، امید داد. آنها با دیدن نور امید شمع کوچک، به سمت او آمدند.

شمع کوچک، نور خود را به سمت آتش گرفت. نور امید شمع کوچک، آتش را خاموش کرد. حیوانات از شمع کوچک تشکر کردند و او را یک قهرمان خطاب کردند.

شمع کوچک، خوشحال بود که توانسته بود به حیوانات کمک کند. او فهمید که نور امید او، می‌تواند به همه کمک کند.

شمع کوچک، تا آخر عمر، نور امید خود را روشن نگه داشت. او به همه امید داد و به آنها یادآوری کرد که حتی در تاریکی‌ترین لحظات، همیشه امید وجود دارد.

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...