انشا دانش آموزی از زبان سگ

انشا از زبان سگ

مقدمه:

سلام. من یک سگ هستم. اسم من «میکی» است. من در یک خانواده ی خوب زندگی می کنم. صاحبان من خیلی مهربان هستند و همیشه از من خوب مراقبت می کنند. من خیلی خوش شانس هستم که صاحبان خوبی دارم.

بدنه:

دنیا از دیدگاه یک سگ، دنیایی بسیار متفاوت است. ما دنیا را با حواس پنجگانه ی خود می بینیم. ما می توانیم بوها، صداها، طعم ها، لمس ها و تصاویر را احساس کنیم. این حواس به ما کمک می کنند تا دنیای اطراف خود را درک کنیم.

ما به طور طبیعی به بوها حساس هستیم. ما می توانیم بوهای مختلف را از فاصله ی دور تشخیص دهیم. به عنوان مثال، ما می توانیم بوی غذا، بوی صاحب خود و بوی حیوانات دیگر را تشخیص دهیم.

ما به طور طبیعی به صداها نیز حساس هستیم. ما می توانیم صداهای مختلف را از فاصله ی دور تشخیص دهیم. به عنوان مثال، ما می توانیم صدای صاحب خود، صدای حیوانات دیگر و صدای زنگ در را تشخیص دهیم.

ما به طور طبیعی به طعم ها نیز حساس هستیم. ما می توانیم طعم های مختلف را تشخیص دهیم. به عنوان مثال، ما می توانیم طعم غذاهای مختلف را تشخیص دهیم.

ما به طور طبیعی به لمس ها نیز حساس هستیم. ما می توانیم لمس های مختلف را تشخیص دهیم. به عنوان مثال، ما می توانیم لمس صاحب خود، لمس حیوانات دیگر و لمس اشیا را تشخیص دهیم.

ما به طور طبیعی به تصاویر نیز حساس هستیم. ما می توانیم تصاویر مختلف را ببینیم. به عنوان مثال، ما می توانیم تصاویر صاحب خود، تصاویر حیوانات دیگر و تصاویر اشیا را ببینیم.

دنیا از دیدگاه یک سگ، دنیایی پر از شادی و هیجان است. ما همیشه در حال بازی و جست و خیز هستیم. ما از بودن در کنار صاحبان خود لذت می بریم.

نتیجه:

من خیلی خوشحالم که یک سگ هستم. من دنیا را از دیدگاه متفاوتی می بینم. من دنیا را از دیدگاه شادی و هیجان می بینم.

تفکر نهایی:

در پایان این انشا از شما می خواهم که به حیوانات مهربان باشید. آنها موجوداتی زنده هستند و احساسات دارند. آنها نیز دوست دارند که دوست داشته شوند و مورد توجه قرار بگیرند.

انشای زیبا از زبان سگ 

سلام، اسم من برونو است. یک سگ نر از نژاد ژرمن شپرد هستم. من در یک خانواده ثروتمند در تهران زندگی می‌کنم. صاحبان من خیلی به من محبت می‌کنند و من هم خیلی دوستشان دارم.

من از وقتی که به دنیا آمدم، در این خانه زندگی می‌کنم. هنوز هم یادم می‌آید که وقتی توله بودم، چقدر کوچک و ضعیف بودم. صاحبان من خیلی مواظب من بودند و همیشه به من غذا و آب می‌دادند. من خیلی سریع بزرگ شدم و حالا یک سگ بزرگ و قوی هستم.

من خیلی دوست دارم با صاحبانم بازی کنم. ما معمولاً در پارک یا حیاط خانه بازی می‌کنیم. من خیلی سریع می‌دوم و صاحبانم را تعقیب می‌کنم. ما همچنین خیلی دوست داریم با هم توپ بازی کنیم.

من همچنین خیلی دوست دارم بیرون از خانه بگردم و بو بکشم. من عاشق بوی گل‌ها، درخت‌ها و حیوانات هستم. من همچنین دوست دارم با سگ‌های دیگر بازی کنم.

من زندگی خوبی دارم و از همه چیز راضی هستم. من از صاحبانم خیلی ممنونم که به من محبت می‌کنند و از من مراقبت می‌کنند.

یکی از خاطرات خوب من

یکی از خاطرات خوب من، وقتی بود که صاحبانم من را با خودشان به مسافرت بردند. ما به یک شهر کوچک در شمال ایران رفتیم. من خیلی از سفر لذت بردم. ما در جنگل‌ها و کنار دریا گردش کردیم. من خیلی دوست داشتم که در جنگل بدوم و بو بکشم. همچنین خیلی دوست داشتم که در کنار دریا شنا کنم.

نکاتی که دوست دارم با انسان‌ها در میان بگذارم

من دوست دارم که انسان‌ها به سگ‌ها محبت کنند و از آن‌ها مراقبت کنند. سگ‌ها حیوانات وفاداری هستند و دوست دارند که با انسان‌ها زندگی کنند.

من همچنین دوست دارم که انسان‌ها به محیط زیست احترام بگذارند. من عاشق طبیعت هستم و دوست دارم که آن را سالم نگه دارم.

امیدوارم که انسان‌ها دنیایی بهتر برای من و دیگر حیوانات بسازند.

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...