انشا درباره انچه در مسیر خانه تا مدرسه میبینید هشتم

انشا درباره آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینید صفحه 42 

آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینم

هر روز صبح، وقتی برای رفتن به مدرسه از خانه بیرون می‌روم، مسیری را طی می‌کنم که پر از چیزهای جالب و دیدنی است. از کنار خانه‌های قدیمی و جدید، مغازه‌های بزرگ و کوچک، پارک و مدرسه می‌گذرم و هر بار چیز جدیدی برای دیدن پیدا می‌کنم.

در ابتدای مسیر، از کنار یک خانه قدیمی می‌گذرم که از آن به عنوان خانه تاریخی یاد می‌شود. این خانه در دوران قاجار ساخته شده و هنوز هم سالم و زیبا است. پشت این خانه، یک باغ بزرگ وجود دارد که پر از گل و درخت است. گاهی اوقات، وقتی از کنار این باغ می‌گذرم، صدای پرندگان را می‌شنوم که در حال آواز خواندن هستند.

کمی آن طرف‌تر، یک مغازه‌ی شیرینی‌فروشی وجود دارد که همیشه پر از مشتری است. من هم گاهی اوقات برای خرید شیرینی به این مغازه می‌روم. شیرینی‌های این مغازه خیلی خوشمزه هستند و همیشه دلم می‌خواهد یکی از آنها را بخورم.

در ادامه مسیر، از کنار یک پارک کوچک می‌گذرم. این پارک همیشه پر از بچه‌هایی است که در حال بازی و تفریح هستند. گاهی اوقات، وقتی از کنار این پارک می‌گذرم، با بچه‌ها بازی می‌کنم. بازی با بچه‌ها خیلی لذت‌بخش است و باعث می‌شود که روزم را شروع خوبی داشته باشم.

در نهایت، به مدرسه می‌رسم. مدرسه من یک مدرسه‌ی بزرگ و زیبا است که در میان درختان سرسبز قرار دارد. من از مدرسه‌ام خیلی خوشم می‌آید و همیشه خوشحالم که به آنجا می‌روم.

من مسیر خانه تا مدرسه را خیلی دوست دارم. این مسیر برای من یادآور خاطرات خوش دوران کودکی است. من همیشه از دیدن چیزهای جدید در این مسیر لذت می‌برم و امیدوارم که این مسیر همیشه برای من جذاب باشد.


عنوان: مسیر خانه تا مدرسه

من هر روز صبح از خانه تا مدرسه پیاده می روم. مسیرم حدود یک کیلومتر است و در این مسیر چیزهای زیادی می بینم.

در ابتدای مسیر، یک پارک بزرگ قرار دارد. در این پارک، درختان و گل های زیادی وجود دارد. همچنین، یک دریاچه کوچک و یک زمین بازی هم در این پارک است. من هر روز صبح قبل از رفتن به مدرسه، چند دقیقه در پارک توقف می کنم و از طبیعت لذت می برم.

بعد از پارک، یک خیابان پر از مغازه قرار دارد. در این خیابان، مغازه های مختلفی وجود دارد، از جمله سوپرمارکت، نانوایی، شیرینی فروشی، و غیره. من هر روز صبح از این خیابان رد می شوم و از دیدن مغازه ها و مردمی که در حال خرید هستند لذت می برم.

در انتهای مسیر، مدرسه من قرار دارد. مدرسه من یک مدرسه بزرگ و زیبا است. در اطراف مدرسه، درختان و گل های زیادی وجود دارد. همچنین، یک زمین بازی بزرگ هم در کنار مدرسه است. من هر روز صبح با دیدن مدرسه، خوشحال می شوم.

در مسیر خانه تا مدرسه، چیزهای زیادی می بینم که باعث می شود از این مسیر لذت ببرم. من از دیدن طبیعت، مغازه ها، و مدرسه ام خوشحال می شوم.

نتیجه گیری

مسیر خانه تا مدرسه، یک مسیر کوتاه اما زیبا است. در این مسیر، چیزهای زیادی می بینم که باعث می شود از این مسیر لذت ببرم. من هر روز صبح با دیدن این مسیر، روزم را با انرژی بیشتری شروع می کنم.


آنچه در مسیر خانه تا مدرسه می بینم

هر روز صبح، من از خانه تا مدرسه پیاده می روم. مسیر من حدود یک کیلومتر است و در طول آن چیزهای زیادی می بینم.

در ابتدای مسیر، من یک پارک بزرگ را می بینم. در پارک، درختان بلند و سبزی وجود دارد که سایه بان خوبی برای نشستن و استراحت هستند. در پارک، همچنین یک دریاچه کوچک وجود دارد که پر از ماهی های رنگارنگ است.

بعد از پارک، من یک خیابان شلوغ را می بینم. در خیابان، ماشین ها، اتوبوس ها، و موتورسیکلت ها با سرعت زیادی در حال حرکت هستند. من همیشه سعی می کنم مراقب باشم که هنگام عبور از خیابان، تصادف نکنم.

بعد از خیابان، من یک مغازه بستنی فروشی را می بینم. بوی بستنی های تازه همیشه مرا وسوسه می کند که وارد مغازه شوم و یک بستنی بخرم. اما من معمولاً عجله دارم و وقت نمی کنم که بستنی بخرم.

در آخر مسیر، من مدرسه را می بینم. مدرسه من یک ساختمان بزرگ و سفید است که در کنار یک باغ بزرگ قرار دارد. من همیشه با دیدن مدرسه، خوشحال می شوم.

من از مسیر خانه تا مدرسه لذت می برم. این مسیر به من فرصت می دهد که از طبیعت لذت ببرم و از زندگی روزمره دور شوم.

در ادامه، به طور دقیق تر به برخی از چیزهایی که در مسیر خانه تا مدرسه می بینم اشاره می کنم:

  • در پارک، من همیشه افرادی را می بینم که در حال ورزش کردن، پیاده روی، یا بازی کردن هستند. من گاهی اوقات به آنها می پیوندم و با آنها ورزش می کنم یا بازی می کنم.
  • در خیابان، من همیشه افرادی را می بینم که در حال رفتن به سر کار، مدرسه، یا خرید هستند. من همیشه با آنها سلام می کنم و لبخند می زنم.
  • در مغازه بستنی فروشی، من همیشه افرادی را می بینم که در حال خرید بستنی هستند. من همیشه از آنها می پرسم که کدام بستنی را دوست دارند.
  • در مدرسه، من همیشه افرادی را می بینم که در حال درس خواندن، بازی کردن، یا صحبت کردن هستند. من همیشه با آنها سلام می کنم و با آنها صحبت می کنم.

مسیر خانه تا مدرسه برای من یک مسیر زیبا و پر از خاطرات است. من همیشه از این مسیر لذت می برم.


مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...