معنی لغات ستایش درس اول فارسی هشتم

معنی لغات ستایش و درس اول فارسی هشتم

********************

طلعت: رخسار و چهره

زینت ده: زیبا کننده

دیوان: کتاب شعر

جان آفرین زنده: کننده روح

حکیم: دانا، دانشمند

کریم: بخشنده

دستگیر: یاری دهنده

خطا بخش: کسی که اشتباه ها را نادیده می گیرد

پوزش پذیر: قبول کننده عذر و پوزش

پرستار : مطیع، فرمانبردار

مور: مورچه

بنی آدم: فرزندان حضرت آدم(در اینجا انسان ها)

تاج بخت: تاج خوشبختی

برنهد: می گذارد

اندر آرد: به زیر می کشد

بخت: اقبال و خوشبختی

خلیل: دوست، در این درس منظور حضرت ابراهیم (ع) است

گلستان شدن: سرد شدن

درگاه: آستان، پیشگاه

لطف: مهربانی

بر: ببر (فعل امر)

کُنه :حقیقت، ذات، ریشه، عمر

ماهیت :حقیقت، ذات، وجود، واقعیت

متفق: همراه بودن، اتفاق نظر داشتن

فروماندن: عاجز شدن، ناتوان شدن

بشر: انسان

جمال: زیبایی

جلال: بزرگی و شکوه

بصر: چشم، بینایی

ماورا: بالاترین مقام، آنچه در پشت چیزی باشد

منتها: آخرین، پایان، آخر

تأمّل: تفکر

صفا: پاکی درون

به تدریج: کم کم

حاصل کنی: به دست می آوری

محال: غیرممکن

پی: دنباله رو

مصطفی: برگزیده؛ اینجا لقب حصرت محمد(ص) هست

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...