معنی کلمه نغز فارسی هشتم

نغز: خوب ، نیک

معنی لغات درس دوم خوب جهان را ببین

پی ببری: آگاه شوی

دلایلی روشن: دلایلی واضح

شگفتی: اعجاب

بی همتا: بی مثل و مانند

اسرار: رازهای حکیمانه از روی حکمت و دانایی

می گشاید: روشن میکند

ناتوان: عاجز

دیده ها: چشم ها

بر میگزید: انتخاب میکرد

پرتو: نور ، روشنایی

اندام: قد و قامت

حدقه: مردمک چشم

مناسب: هماهنگ ، موافق

دندان پیشین: دندان جلو

دفع: از بین بردن

متحد: یکی شدن

جثه: هِیکل

بنگر: نگاه کن

معنی لغات شعر صورتگر ماهر

راستی را : به درستی

پدیدار: آشکار

نقش و نگار: شکل ها و تصویر های گوناگون

حیران: سرگردان

کز: که از

تاریک: تیره

نژند: غمگین

نغز: خوب ، نیک

کامکار: خوشبخت

هجر: دوری

صورتگر: نقاش

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...