جواب نگارش ششم درس سوم صفحه ۲۵

 با توجه به متن درس، جمله هایی را که واژه های قصد، آزرده خاطر، زهرآلود در آنها به کار رفته است، بنویسید.

در زمان قدیم، پادشاهی بود که به شکار و گردش علاقه داشت و پیوسته به قصد شکار، اسب می تاخت و کمند در گردن حیوانات می انداخت.
پادشاه از آن حرکت، آزرده خاطر گشت و جام را زیر کوه گرفت تا مالامال شود و خواست که به لب رساند.
چشمه ای دید که آب از آن، قطره قطره بیرون می آمد و اژدهایی بر لب آن چشمه مرده و حرارت آفتاب در وی اثر کرده است و آب دهان زهر آلودش با آب چشمه مخلوط می شود و قطره قطره از کوه فرو می چکد.
/>

 مانند نمونه کامل کنید:

کاری :

زخم کاری      —> کاری به معنی عمیق
کاری داشتم   —> یک کار داشتم
آبادی :

در مسیر به یک آبادی رسیدیم  —> آبادی به معنای یک محل آباد و سرسبز است که در آنجا آب جاری وجود داشته باشد.
عید است آن روزی که تو آبادی و من آزادم   —> آبادی به معنای تو آباد هستی.
آبی :

رنگ آبی را دوست دارم     —> آبی یک رنگ است.
ظرف آبی برداشتم            —> آبی یعنی یک مقدار آب.
جواب نگارش ششم درس سوم صفحه ۲۶

 />

1️⃣ داستان درس را در یک بند خلاصه کنید و نام جدیدی برای آن انتخاب کنید.

موضوع: پشیمانی

پادشاهی یک پرنده ی باز داشت که خود آن را تربیت کرده بود و دوستش داشت. روزی که پادشاه همراه با بازش به شکار رفته بود از گروه جدا شد و دنبال آهویی رفت. قطرات آب از چشمه ای در کوه می چکید و پادشاه که تشنه بود قصد داشت جامش را از آب چشمه پر کند اما هر باز باز آن را می ریخت. نهایتاً پادشاه خشمگین شد و پرنده را کشت. پادشاه یکی از خدمتکاران را به بالای کوه فرستاد تا از سرچشمه برایش آب بیاورد و او دید که جنازه اژدهایی زهراگین در چشمه است و آب را آلوده کرده است. وقتی پادشاه ماجرا را فهمید از کرده ی خود پشیمان شد اما پشیمانی دیگر سودی نداشت.

/>

 الف) جاهای خالی را با واژه های دلخواه پر کنید.

مادربزرگ همیشه می گفت: اگر برا کسی کاری می کنی، به روی او نیاور. به رخ کشیدن یک جور منّت گذاشتن است و اگر منّت بگذاری کار قشنگت خراب می شود .

مادربزرگ می گفت: لازم نیست وقتی کار خوبی می کنی، داد بزنی. لازم نیست عالم و آدم را خبر کنی. می گفت: کار خوب مثل عطر است. خودش منتشر می شود.

 ب) نوشته هایتان را در گروه بخوانید. به نظر شما بهترین نوشته کدام بود؟ چرا؟

این فعالیت بایستی در کلاس انجام شود و به نظر شخصی خودتان بستگی دارد.

در عکس زیر هم می توانید جواب همین سوال و جواب ها را در قالب عکس مشاهده کرده و در صورت تمایل آن را ذخیره کنید.

جواب نگارش ششم درس سوم صفحه ۲۷

 />

 شرح حال خود را در یک بند بنویسید (خودتان را معرفی کنید).

جواب این تمرین بستگی به مشخصات خودتان دارد. اما فرض می‌کنیم ساینس هاب یک پسر 12 ساله است:

من در پنجمین روز از ماه اول تابستان سال 1387 در شهر تهران به دنیا آمدم. اسم من ساینس هاب است و اکنون که یک پسر کلاس ششمی هستم، همراه خانواده در شهر شیراز زندگی می‌کنیم. دوستانم به من می‌گویند تو خیلی مهربان هستی و مرا به نظافت و پاکیزگی می‌شناسند ….

جواب نگارش ششم درس سوم صفحه ۲۸

 بعد از یک میهمانی، ظرف ها در آشپزخانه درباره ی آداب غذا خوردن مهمان ها در حال صحبت بودند. گفت و گوی آنها را در دو بند بنویسید.

پس از اتمام میهمانی، مادر و پدرِ خانه ظرف های غذاخوری را در سینک ظرفشویی آشپزخانه جمع کرده بودند تا آنها را بشویند اما ناگهان تلفن زنگ خورد و آنها برای پاسخ دادن به تلفن به اتاق پذیرایی رفتند.

همین باعث شد تا ظروف در آشپزخانه فرصتی برای گپ زدن با هم پیدا کنند. یکی از بشقاب ها گفت به نظر من ملچ ملوچ نکردن یکی از مهمترین آداب غذا خوردن است. قاشق هم این موضوع را تایید کرد و اضافه کرد که بعضی انسان ها نمی دانند باید غذا را آهسته آهسته بجوند و مرا تند تند بر می دارند و من را حتی یک ثانیه در بشقاب رها نمی کنند.

چنگال هم گفت بعضی بچه ها هم با من قهر هستند و از من استفاده نمی کنند و به جای من از دستشان استفاده می کنند اما این کارشان باعث می شود که میکروب های روی دستشان باعث مریضی آنها بشود.

 مفهوم ضرب المثل دشمن دانا بلندت می کند بر زمینت می زند نادان دوست را در یک بند توضیح دهید.

داشتن یک دشمن دانا نهایتاً باعث پیشرفت انسان خواهد شد. اما برعکس، داشتن یک دوست نادان باعث پسرفت و زمین خوردن انسان می شود چرا که انسان از دوستش تاثیر می پذیرد. بنابراین بایستی در انتخاب یک دوستِ خوب و دانا دقت کنیم تا با کمک یکدیگر به انسان بهتری تبدیل شویم.

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...