رابط – مربوط – ارتباط – ربط

مترادف رابطه: رابطه، انتساب، قرابت، وابستگی، انسجام، ارتباط، تماس، رابطه، معامله، رابطه، وابستگی

رابطه متضاد: قاعده

معادل فارسی: وابستگی، پیوند، وابستگی

علاقه و ارتباط، علاقه بین دو چیز، ارتباط

1- (اسم) رابط زن. 2 - (اسم) پیوند وابستگی: [[رابطه الفت خراب شد]]. یا ایجاد رابطه. ایجاد پیوند. ایجاد علاقه در مقابل قطع رابطه 3- کلمه ای است که دلالت بر ارتباط دو چیز دارد. ] و چه به صورت محرومیت (که علامتش [[نیست]] است): [[این که گفتی اشکال ندارد چون جدایی دوست نیست، اگر امید وصل شود باز هم سخت نیست]] ( قفا). 4- رابطه موضوع و محمول: لفظی که بین موضوع و محمول ارتباط دارد. جمع آوری روابط

او دختر عبدالله و همسر عبدالله بن مسعود بود