واژه های درس چهارم فارسی پنجم دبستان

هم معنی بازرگان و پسران

بازرگان : تاجر
حوادث : رویدادها – پیش آمدها
گرد خود : دور خود
معمولا : بیشتر اوقات
مقام : مرتبه
اندوختن : جمع کردن ، پس انداز کردن – ذخیره کردن
خصلت : خلق و خوی – صفت کاهلی : تنبلی – سستی
روی برگرداند : برگردد – پشت کند – پشیمان شود
اسباب : سبب ها – علت ها
مراقبت : نگهداری
غفلت : بی توجهی ، بی اعتنایی
تهیدست : فقیر – مسکین
چارپایان : حیواناتی که دو دست و دو پا دارند
خشنود : راضی – شاد
بکوشید : سعی کرد – تلاش کرد
کسب : درآمد – کار
فضیلت : نیکویی – برتری
گمنام : بی نام و نشان
شناخته شده : در این جا معروف
فروغ :روشنایی – پرتو
نیکویی : خوبی ، پسندیده بودن
نهان : مخفی
آراست : زینت داد
پروردن : پرورش دادن – تربیت کردن
معلوم : مشخص
بهره گیرند : استفاده ببرند
بی شک : بی تردید – بی گمان موذی : آزار دهنده
هلاک : نابود

🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#واژه های مخالف درس بازرگان و پسران

با تجربه : کم تجربه – بی تجربه بسیار : کم
نیک : بد
تهیدست : ثروتمند
زود : دیر
اندک : بسیار
گرسته : سیر
شاد : غمگین – ناراحت
گمنام : معروف – مشهور
نهان : آشکار

🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
واژه های هم خانواده :
تجربه : تجارب
جمع: مجموع – جامع
محافظت : حفاظ – حفظ
مقصد : مقصود – قصد
غفلت : غافل
فضیلت : فاضل – فضل
معلوم : علوم – علم
هالک : هالکت – مهلک

دیگر شعر های فارسی پنجم

nomrebartar.com

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...