واژه نامه فارسی ششم درس اول

فكرت: اندیشه، تفکر، فکر کردن

برافروختن: روشن کردن، نورانی کردن

* فضل: احسان، بخشش، لطف

فیض، بخشش، عطا، لطف

 گلشن: باغ، بوستان گلستان

جمله: همه، همگی، گل

 * فروغ، نور، پرتو، روشنایی

تاب: توان، طاقت، نیرو

بهر (از پهر): براي

دیده: آنچه که دیده شده است؛ دیده شده

* تجلی پیدا شدن، آشکار شدن، ظهوره ظاهر شدن

* تعالي: بلندمرتبه، برتر، والا («تعالی» در زبان عربی، فعل است و معنای «بلندمرتبه است» دارد.)

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...