هم خانواده و معنی ماهر
هم خانواده ماهر: مهارت
معنی ماهر: کارآزموده- استاد- کارآزمود- چیره- زبردست
مترادف ماهر: حاذق-آزموده- تردست- استاد
متضاد ماهر: غیر ماهر-ناشی
ماهر در فرهنگ لغت دهخدا به معنی فرتاک و همچنین ماهر در فرهنگ فارسی استاد و ماهر در فرهنگ معین به معنی چیره دست و همچنین ماهر در فرهنگ عمید به معنی حاذق است.
ماهر در عربی بارع است.
ماهر در جدول کلمات زبردست است.
هم خانواده ماهر : مهارت - مهره