انشای زیبا و جالب از زبان تخته سیاه
انشا اول از زبان تخته سیاه من، تخته کلاس، روزی از روزها در یک کارخانه تولید تخته، ساخته شدم. بعد از اینکه ساخته شدم، به یک مدرسه فرستاده شدم. در مدرسه، من به دیواری در کلاس درس نصب شدم. من در کلاس درس، شاهد درس خواندن و بازی کردن دانش آموزان بودم. من ش...