8 هم خانواده برای عمل
هم خانواده عمل: معلوم عامل معلم معمول عالم عمال تعلیم عمل
معنی عمل: کردار-کنش- کار
مترادف عمل: وظیفه-ادا- کردار- ارتکاب- کار- اقدام- فعل- پیشه- شغل- حرفه- رفتار
عمل در فرهنگ لغت دهخدا به معنی کار کردن است و همچنین عمل در فرهنگ فارسی ساختن و عمل در فرهنگ معین به معنی رفتار و همچنین عمل در فرهنگ عمید به معنی کاری که کسی انجام می دهد است.
عمل در عربی ماثرة خط العرض قضیة دعابة عملیة عمل است.
آخه ارباب ! آقا! وا من،هم خانواده صاحب رو میخوام ایناچه