درس اول ادبیات پایه هشتم

 ای نام  نکوی تو سر دفتر  دیوان ها                   وی طلعت  روی تو زینت ده  عنوان ها

تاریخ ادبیات : این بیت از مستوره کردستانی است   نویسنده و شاعر و  اولین زن تاریخ نویس کُرد است ، آثار او  تاریخ اردلان  و دیوان اشعارش می باشد.

 دانش ادبی : ای  حرف ندا   -  خدا منادا که حذف شده است / ای خدایی که نام نکوی تو سر دفتر دیوان ها است/ ( وی ) و ای  حرف ندا  خدا منادا که حذف شده است  / طلعت روی تو زینت ده عنوان ها است  / این بیت  چهار جمله است

دانش زبانی :  ( نیکو ) واژه ایی است که صفت بیانی نام است و وابسته به نام است .

معنی بیت :ای خدایی که نام زیبای تو سر آغاز تمام کتابهای شعری است و ای خدایی که دیدن روی توزینت ده  همه عنوان ها و سر آغازها است

------------------------------------

دانش ادبی :  قالب این شعر مثنوی است که در بیت اول  ( آفرید ) و ( آفرید ) ردیف است و ( جان ) و ( زبان ) هم قافیه است و در بیت بعد ( دستگیر  و پوزش پذیر ) و تا انتها هر بیت قافیه ایی جداگانه دارد که می گویند مثنوی یا دوگانه

تاریخ ادبیات :  سعدی شاعر و نویسنده قرن  هفتم است  و دو اثر او  گلستان به   نظم و بوستان  به  نثر آمیخته به نظم می باشد .این حکایت از کتاب بوستان ، منظومه ای اخلاقی ،  اجتماعی و عرفانی می باشد .

به نام خدایی که جان آفرید     سخن گفتن  اندر  زبان آفرید

دانش ادبی :  مراعات نظیر بین (  سخن ، گفتن ، زبان )  /  تلمیح دارد  به آیه ( خلق الانسان  ، علمه البیان )

نکته دستوری : آغاز می کنم به قرینه معنوی حذف شده است   ( به نام خدای آغاز می کنم )   ( که جان آفرید )  ( سخن گفتن اندر زبان آفرید  )  این بیت سه جمله است / گفتن  چون مصدر است و شخص  و زمان آن مشخص نیست و جز فعل ها به حساب نمی آید

نکته تاریخی : کاربرد اندر  به جای در

معنی بیت: به نام خداوندی آغاز می کنم که روح و روان را آفرید و سخن گفتن را بر روی زبان انسان جاری ساخت

خداوند بخشنده   دستگیر                        کریم  خطا بخش  پوزش پذیر

دانش ادبی :  مراعات نظیر  بین (بخشنده ،دستگیر ، کریم ، خطا بخش،  پوزش پذیر ) / آرایه  کنایه  در کلمه   دستگیر به معنی  یاری  دهنده بودن خدا ی تبارک و تعالی /  صفات  خداوند بوسیله ی   ِ    باعث ایجاد  آرایه  ی   واج آرایی  شده است ./ خطا بخش و پوزش پذیر از نظر رابطه ایی رابطه ی ترادف دارند   کسی که از گناهان ما می گذرد ./صنعت  مراعات نظیر  بین کلمات (   خداوند  ، بخشنده  )

نکته دستوری :  فرق است بین  بخشنده و بخشاینده  است  که   بخشنده : کسی که نعمت به ما می بخشند / بخشاینده : کسی است که از گناهان ما  می گذرد

معنی بیت  :  خداوند   مهربان و بخشنده ایی که یاریگر هستی و ای بخشنده ایی که خطا ها را می بخشی و خطاها را قبول می کنی ( خداوندی که بخشنده است و به ما نعمت میدهد و  یاری دهنده  است و  بخشنده و مهربان است . )

پرستار امرش  همه چیز و کس        بنی آدم  و مرغ و مور و مگس

دانش ادبی : صنعت  مراعات نظیر و تناسب بین کلمات  مگس و مور و مرغ /  آرایه  مجاز در کلمه مرغ  دراینجا مجاز  از هر نوع پرنده  بکار رفته است / صنعت تشخیص در کلمه پرستار امرش باشند این مرغ و مور و مگس .

نکته دستوری :  ( همه چیز و کس )  گروه اسمی که ( همه )  صفت مبهم  و ( چیز )  هسته گروه اسمی که   بعد از ( چیز ) حرف واو  آمده  که  حرف عطف است و  قانون عطف این است که هر نقشی که قبل از واو دارد به بعد آن هم انتقال می شود یعنی ( همه ) صفت مبهم است برای ( کس ) که هسته گروه اسمی است و دو هسته گروه اسمی ( چیز  و  کس ) / پرستار =  ( پرست + ار)که ( بن فعل مضارع  +  ار  ) می شود صفت فاعلی  و امروز به معنای مراقب و  نگهدارننده  است ولی در اینجا به معنی  پرستیدن است و مطیع امر خداست  و  در اینجا  (چیز ) به غیر انسان  و (کس ) منظورش انسانها هستند .

معنی بیت : همه چیز و همه کس مراقب امور آفریده شده توسط خداوند هستند وهمه از انسانها تا حیوانات 

یکی را به سر برنهد تاج بخت            یکی را به خاک اندر آرد  زتخت

دانش ادبی :  صنعت کنایه  در تاج بر سر کسی قرار دادن کنایه از عزت و بزرگی به کسی  بخشیدن است  / از تخت به خاک آوردن  کنایه از پست کردن است /  صنعت جناس  در دوکلمه  ( بخت و تخت ) ( سر و بر )  ناقص اختلافی  / صنعت  تضاد در دو کلمه (  خاک و تخت )  / اضافه تشبیهی   در  (  تاج بخت ) که  بخت را به تاج تشبیه کرده / صنعت  تلمیح  که بیت  به آیه ی  ( تغز من یشاء و تذل  من تشاء)  خداوند هر کس را بخواهد عزت و بزرگی می دهد وهر کس را نخواهد خوار و پست میکند./ صنعت 

نکته دستوری :  را در مصرع اول  فک اضافه است که تاج بخت  ( را )  به سر یکی برنهد  . / (  را )در مصرع دوم نشانه مفعول است

را فک اضافه : بین مضاف و مضاف الیه می آید و مضاف الیه  را برمضاف مقدم می کند . یعنی اول مضاف الیه  می آید و بعد مضاف =  مضاف را سقف بشکافیم  = سقف فلک را

معنی بیت : هر کس را که بخواهد به او عزت و بزرگی می بخشد و هر کس که نخواهد از تخت پادشاهی به زیر می آورد ( خدایی که یک نفر را بالا می بری و کس دیگر را از مقام بالا  پایین می کشی )

گلستان کند آتشی بر خلیل                       گروهی  بر آتش برد  ز آب نیل

خلیل : لقب حضرت ابراهیم  /  گروهی  منظور فرعونیان

دانش ادبی : صنعت تلمیح اشاره به داستان  حضرت  ابراهیم و حضرت موسی و رد شدن گروهی از آب نیل / صنعت تضاد  بین ( آتش و آب )

معنی بیت : خداوند اگر اراده کند اتشی را که نمرودیان درست کردن به گلستان تبدیل کند و اگر اراده کند فرعونیان را از وسط آب نیل وارد جهنم کند که آتش مجاز از جهنم است .  

به درگاه  لطف و بزرگیش بر     بزرگان  نهاده بزرگی  ز سر

از سر نهادن : ترک کردن و کنار گذاشتن 

نکته دستوری :  ( به ) حرف اضافه (  درگاه لطف ) متمم   (  و ) حرف عطف (بزرگیش )  متمم  ( بر ) حرف اضافه  که دو حرف اضافه قرار گرفته برای یک متمم  که گفته می شود متمم تاکیدی  

دانش ادبی : صنعت جناس بین (  بر و سر)   جناس ناقص اختلافی 

معنی بیت : در آستانه لطف و بخشش خداوند حتی  پادشاهان هم دست از بزرگی و عظمت خود را رها کردند و در برابر خداوند سر تعظیم  فرود آوردند  

جهان متفق بر الهیتش       فرو مانده از کنه   ماهیتش

 کنه  :  عمق   / ماهیت  :  ذات  / متفق  : هم رای / فرومانده : درمانده شدن/ الهیت  : خداوندی /

نکته ادبی :  صنعت مجاز در کلمه ( جهان )  که مجاز از مردم است / صنعت کنایه  در ( فروماند )  کنایه از درمانده شدن و ناتوانی و بیچارگی /

نکته دستوری : متفق هم خانواده اتفاق و توافق /(ش ) ضمیر متصل در (الهیتش  ) مضاف الیه  برای الهیت که به معنی خداوندی است    ناتوانی و بیچارگی  / متفق مسند است در جمله ی ( جهان  بر الهیتش متفق هستند )

 معنی بیت : همه مردم جهان همه با هم متفق هستند به خداوندی خدا و از درک عمق و کل وجود خداوند ناتوان می باشند .

این بیت اشاره دارد به ناتوان بودن عقل و فهم انسان در برابر درک کل وچود  خداوند .

بشر ماورای  جلالش  نیافت                 بصر  منتهای   جمالش نیافت

 بشر : انسان    /   ماورا :   بالاتر و فراتر  /   جلال  : بزرگی  و عظمت  / بصر : دیده و چشم  /  منتها  :  آخر   / جمال :  زیبایی

دانش ادبی : صنعت مجاز  در کلمه  (بشر ) که مجازاز انسان / (نیافت و نیافت)   ردیف   / ( جمالش و جلالش)  قافیه هستند که جناس ناقص اختلافی است   

نکته دستوری : ( ش )    ضمیر متصل  و مضاف الیه برای جلال  است / ( ش )  ضمیر متصل و مضاف الیه برای جمال 

معنی بیت :  انسان بالاتر و فراتر از عظمت بزرگی خداوند را نتوانست پیدا کند و ا نسان قادر به درک نهایت زیبایی خداوند را  ندارد

تامل در آیینه  دل کنی       صفایی به تدریج  حاصل کنی

در این بیت باید یک کلمه ( اگر) بیاوریم و بصورت شرطی خوانده شود .  اگر تامل در آیینه دل کنی صفایی به تدریج حاصل کنی

تامل :  اندیشه کردن /   صفا  : پاکی/ حاصل کنی : بدست آوری /  به تدریج : قید مقدار است  یعنی کم کم  

دانش ادبی :  صنعت  تشبیه  در  آیینه ی  دل  : اضافه تشبیهی که دل را به آیینه تشبیه کرده  /  صنعت مجاز  در کلمه دل به معنی  وجود انسان /  

معنی بیت :  اگر در وجود خودت اندیشه کنی و تفکر کنی کم کم می توانی  یک صفایی را بدست بیاوری و بهره ببری 

محال است سعدی که راه صفا         توان رفت جز بر پی مصطفی

کلمه محال   : غیر ممکن  / پی  : دنباله روی کردن / مصطفی : لقب حضرت رسول به معنی برگزیده

نکته دستوری : این بیت سه جمله است   :  جمله اول  ( محال است    ) جمله دوم  ( سعدی ) که به شکل (  ای سعدی)  می باشد و حرف ندا محذوف است و سعدی منادا و یک جمله حساب می شود/  جمله سوم  (  که راه صفا را جز بر پی مصطفی توان رفت )

معنی بیت :  ای سعدی غیر ممکن است که بتوانی راه بدست آوردن صفا و پاکی را در زندگی جز بر پیروی کردن از راه حضرت محمد از راه دیگری پیدا کنی

----------------------------------------------------------------------------------------------------------------

درس اول   ( پیش از اینها )

چشم دل باز کن که جان بینی                     آنچه نادیدنی است آن  بینی

این بیت از اشعار هاتف اصفهانی است

شعر این درس به نامه پیش از اینها  می باشد که از کتاب به قول پرستو نوشته ی قیصر امین پور می باشد که زندگی ایشان به صورت خلاصه در پایان کتاب آمده است جهت به یاد سپاری که لازم  می باشد .

قبل از وارد شدن به شعر نکاتی متذکر می شویم  جهت یاد آوری :

نکته اول :   هر شعر داری دو بخش است که هر بخش آن را ( مصرع ) می نامند که هر دو ( مصرع )  با هم یک بیت را تشکیل  می دهد .

نکته دوم : هر بیت دارای در پایان هر مصرع دارای کلماتی می باشد که هم آهنگ می باشند که به آنها قافیه گفته می شود  و این قافیه ها  دارای حروف مشترکی می باشند .

نکته سوم : هر بیت در پایان هر مصرع دارای کلماتی عین هم می باشد که در معنی گاهی فرق می کنند که به نام ( ردیف  ) است .

حالا وارد شعر می شویم:

پیش از ا ینها فکر می کردم خدا                  خانه ای دارد  میان ابرها

دانش ادبی : قافیه در این بیت  ( خدا و ابرها ) کلمات قافیه  ( الف )

مثل قصر پادشاه قصه ها                    خشتی از الماس و خشتی ز طلا

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  ( قصه ها  ،  طلا )  کلمات قافیه  ( الف )

معنی واژه :  خشت  / آجر ، آجر خام  -   توفنده : پر خروش

پایه های برجش از  عاج و بلور                بر سر تختی نشسته  با غرور

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  ( بلور ،  غرور )  کلمات قافیه  ( و  ، ر )

معنی واژه :  برج / قصر ، ساختمان  بلند  -  غرور /  تکبر -  عاج / دندان فیل -

ماه  ، برق  کوچکی از تاج او            هر ستاره  پولکی  از تاج او

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  ( کوچکی  ، پولکی  )  کلمات قافیه  ( ک ،  ی  ) ردیف ( از تاج او  ) / صنعت  تشبیه  در مصرع اول که ماه مثل یک برقی از تاج اواست /

رعد وبرق شب ،  طنین  خنده اش                 سیل و طوفان  ، نعره  توفنده اش

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  ( خنده اش ،  توفنده اش  )  کلمات قافیه  (  ن،د،ه ،ا،ش  )  /  صنعت  تشبیه ( طنین خنده تشبیه به رعد و برق شده)  ( طوفان  تشبیه شده به نعره اش  )  

معنی واژه :  طنین/  آهنگ و طنین صدا - نعره /  فریاد بلند - توفنده  /  به هیجان امده - طوفان / باد و بوران شدید

 معنی بیت  :  من فکر میکردم خدا موجود ترسناکی هست که رعد و برق شب مثل اینکه خدا می خندد وسیل و طوفان فریادهای پر خروش خدا می باشد. 

هیچ کس از جای او آگاه نیست             هیچ کس را در حضورش راه نیست

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  ( آگاه ،   راه   )  کلمات قافیه  (  الف ،  ه  ) ردیف  ( نیست )

آن خدا بی رحم بود و خشمگین                        خانه اش در آسمان ،  دور از زمین

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (  خشمگین  ،  زمین   )  کلمات قافیه  ( ی ،  ن  )

بود ، اما  در میان  ما نبود               مهربان  و ساده و زیبا نبود

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  ( ما  ،  زیبا  )  کلمات قافیه  (  الف  ) ردیف  ( نبود )

در دل او ،  دوستی جایی  نداشت               مهربانی   هیچ  معنایی نداشت

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (  جایی  ،  معنایی  )  کلمات قافیه  (  الف  ،  ی ،  ی  ) ردیف ( نداشت )

هر چه می پرسیدم از خود  از خدا                 از زمین  از آسمان  از ابرها

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (  خدا  ،  ابرها  )  کلمات قافیه  ( الف  ) /  صنعت مراعات نظیر  ( زمین ،  آسمان ، ابرها ) /

معنی بیت : هر چی از خدا  می پرسیدم که زمین و آسمان  را او آفریده ..

زود می گفتند : این کار خداست            پرس و جو از کار او کاری خطاست

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (  خداست  ،  خطاست  )  کلمات قافیه  (  الف  ،  س ،  ت  )

معنی بیت : زود میگفتند که پرس و جو نکن این کار اشتباه است

توجه : دراین بیت و بیت قبل از او معنی ابیات به هم ارتباط دارند و باید هر دو باهم معنی شوند و در اشعار  ابیاتی این گونه داریم که باید با هم معنی شوند و به تنهایی معنی آنها کامل نیست .

نیت من در نماز و در دعا                ترس بود و وحشت  از خشم خدا

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (  دعا  ،  خدا  )  کلمات قافیه  (  الف  )

معنی واژه : نیت / قصد ، اراده

بیش از اینها   خاطرم  دلگیر بود               ازخدا در ذهنم  این تصویر بود

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (   دلگیر  ، تصویر   )  کلمات قافیه  (  ی  ،  ر   ) ردیف ( بود )

 معنی واژه : دلگیر  /  ناراحت و غمگین

تا که یک شب  ،  دست  در دست پدر          راه افتادم به قصد یک سفر

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (   پدر ،  سفر   )  کلمات قافیه  ( ر   )

در میان راه ، در یک روستا                    خانه ایی دیدم  ، خوب و آشنا

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (   روستا ،  آشنا   )  کلمات قافیه  (  الف  )

زود پرسیدم :  پدراینجا کجاست ؟                  گفت : اینجا خانه خوب خداست

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (   کجاست ،  خداست   )  کلمات قافیه  (   الف  ، س ، ت  )

گفت : اینجا می شود یک لحظه ماند                          گوشه ای خلوت ، نمازی ساده خواند

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (   ماند ،  خواند   )  کلمات قافیه  (  الف ، ن ، د  )

با وضویی  دست و رویی تازه کرد                            با دل خود  گفت  و گویی  تازه کرد

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (    رویی ، گویی  )  کلمات قافیه  (   و ، ی  ، ی   ) ردیف ( تازه کرد )

گفتمش :  پس آن خدای خشمگین                                    خانه اش اینجاست ؟  اینجا در زمین ؟

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (  خشمگین  ، زمین    )  کلمات قافیه  (   ی ، ن   )

گفت : آری  خانه  او بی ریاست                       فرش هایش  از گلیم  و بوریاست

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (    بی ریاست ، بوریاست  )  کلمات قافیه  (   الف ، س ، ت   )

معنی واژه : بوریا  / حصیری که از نی درست می کنند -

مهربان و ساده و بی کینه است                              مثل نوری  در دل  آیینه  است

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (   کینه ،  آیینه )  کلمات قافیه  (   ی ، ن  ، ه   ) ردیف ( است )

نکته : یکی از اسماء خداوند  نور می باشد و اشاره به آن صفات خداوند است

عادت او نیست  خشم  و دشمنی                               نام او نور و نشانش  روشنی

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  ( دشمنی ،  روشنی  )  کلمات قافیه  (   ن ، ی  ) /  ارایه تلمیح  در بیت می باشد که توضیح این آرایه : شعرهای فارسی بعضی یاد آور آیه یا داستان و یا اتفاق تاریخی و یا حدیث می باشد که اینگونه پرداختن درشعر را  تلمیح می گویند . که وقتی شعر را میخوانیم  تلمیح آن را بدست می آوریم و این بیت تلمیح دارد به سوره نور آیه 35 است که می فرماید خداوند نور آسمان ها و زمین است .

تازه فهمیدم   ، خدایم این خداست                       این خدای مهربان و  آشناست

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  ( خداست ،  آشناست  )  کلمات قافیه  (  الف  ،  س ، ت )

دوستی از من  به من  نزدیک تر                            از رگ گردن به من نزدیک تر

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  ( من ،  گردن  )  کلمات قافیه  ( ن  ) ردیف  ( به من نزدیک تر ) / آرایه  تلمیح دارد  به سوره ق آیه 16 که ما از رگ گردن به شما نزدیک تر هستیم  که کل بیت به این آیه اشاره دارد

می توانم بعد از این  ، با این  خدا           دوست باشم  ،  دوست ، پاک وبی ریا

دانش ادبی :  قافیه  در این بیت  (  خدا ،  ریا )  کلمات قافیه  (  الف  ) / مراعات نظیر بین ( دوست  ،  بی ریا )

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

در کلاس ششم با آرایه  تشبیه  / اغراق /  تناسب یا مراعات النظیر کلماتی که با هم در یک راستا قرار گرفته اند . در اینجا یک ارایه جدید به نام تلمیح را آشنا شدید .

نکات دستوری : در بیت 25 فعل آن  می توانم  / دوست باشم  است -  جمله  یک کلمه یا چند کلمه که کنار هم باشند و معنای کاملی را برسانند را گویند . مهمترین بخش جمله فعل جمله است  . اگر فعل نباشد جمله کامل نمی باشد .  معلم  به کلاس ... / معلم به کلاس آمد   

جمله دوم کامل  تر است چون دارای  فعل است  /  اصلی ترین بخش فعل  ، بن یا ریشه فعل است  که زمان فعل را از روی بن فعل می شناسیم مثلا

زمان  فعل می توانم  چیست  ؟  از روی بن فعل می فهمیم که زمان فعل چیست .

ما دو زمان اصلی داریم : ماضی و مضارع  ( مستقبل و امر هم هست که کاری نداریم )

برای ساختن بن ماضی از مصدر ( کلمه ایی که آخرش  ( َ ن ) دارد مانند  خواندن ، دویدن ) که وقتی میخواهیم بن ماضی را بدست آوریم این  دو حرف را بر می داریم می شود بن ماضی  مانند  نوشیدن  : نوش   -   بخوانیم  :  خواندن   : خواند

ساخت بن مضارع : اول فعل را امر میکنیم مثلا  خواندن :  بخوان   بعد ( ب ) را بر میداریم می شود ( خوان ) میشود بن مضارع

برای شناخت زمان فعل باید اول بن آنها را در بیاوریم مثلا   ( می توانم )  توانستن  که مصدر می باشد ( بوسیله ممارست  یاد میگیریم )

بعد علامت مصدر را بر میداریم ( توانست ) بن ماضی است  و بعد برای ساختن بن مضارع  ( می توانم ) امر شود بتوان بعد  (ب ) را برداریم می شود  ( توان )

( می توانم ) را اگر دقت کنیم فقط ( توان ) بن مضارع دارد و بنابر این  این کلمه زمانش مضارع است .

---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

حکایت     به خدا چه بگویم  ؟

روزی غلامی  گوسفندان اربابش را به صحرا برد گوسفندان در دشدت.....

در این حکایت نکات مورد توجه عبارتند از :

چِرا به معنی چریدن و مصدر است  -  انبوه به معنی زیاد  - از آن من نیست  یعنی متعلق به من نیست و من صاحب آنها نیستم  - خداوندش  یعنی صاحب گوسفندان .

این حکایت از رساله قشیریه است که نویسنده آن ابوالقاسم  قشیری است  یکی ازعارفا  معروف قرن پنجم است که این کتاب را در شرح  اصطلاحات و معرفی مشایخ  عرفانی نوشته است.

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

دانش ادبی

هر اثر ادبی را از دو جنبه نگاه میکنیم :  

1-      ظاهر بیرونی که نثر است یا نظم است

 2- از نظر ساختار درونی بررسی می کنیم که محتوی این کار چیست

بر این اساس تفاوت قایل می شویم بین کارهای قیصر امین پور و سعدی  و زمانی که بررسی میکنیم متوجه می شویم که که هر دو شعر می گویند ولی در ساختار درونی  فرق می کنند از واژه های ساده و قابل فهم استفاده میکنند ویا از محتوی که تعلیمی یا حکایتی است واژه ها ی متن ساده و قابل فهم هستند  یا دشوار و دیریاب  می باشند در شعر ستایش از سعدی  و درس اول سروده ی قیصر امین پور هر دو دارای واژه های ساده و قابل فهم هستند و از نظر ساختار روان می باشند و ما زمینه ی فکری هر شخص را می فهمیم .

برای درک بهتر هر آثر باید  ( ساختار )  و ( محتوا ) ی  آن را توجه کنیم .

برای بررسی ساختار ( شکل بیرونی ) هر اثر می توانیم از این پرسش ها بهره بگیریم :

1-      متن اثر به ( نثر ) است یا به (نظم ) است ؟

2-      شیوه بیان نوشته ( زبانی ) است یا ( ادبی ) ؟

3-      واژه های متن ساده وقابل فهم است یا دشوار و دیر یاب هست ؟

kelas-majazi.blogfa.com

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...