هم خانواده نظم

هم خانواده های کلمه «نظم» عبارتند از:

  • ناظم: به کسی گفته می شود که وظیفه منظم کردن و ترتیب دادن کارها را بر عهده دارد.
  • منظم: به چیزی گفته می شود که منظم و مرتب است.
  • تنظیم: به عمل منظم کردن و ترتیب دادن گفته می شود.
  • نظام: به مجموعه ای از قوانین و مقررات که برای اداره امور یک کشور یا سازمان وضع شده است، گفته می شود.

همچنین، کلمات زیر نیز با کلمه «نظم» هم خانواده هستند، اما ممکن است معنای آنها با کلمه «نظم» تفاوت داشته باشد:

  • نجم: به ستاره گفته می شود.
  • نظام‌مند: به کسی یا چیزی گفته می شود که دارای نظام و نظم است.
  • نظام‌بخش: به کسی یا چیزی گفته می شود که باعث منظم شدن و ایجاد نظم می شود.

در کل، کلمات هم خانواده دارای ریشه مشترکی هستند و از نظر معنا نیز به هم نزدیک هستند.


معنی کلمه «نظم»

  • مرتب بودن، منظم بودن، ترتیب داشتن
  • پیروی از قانون یا مقررات
  • ترتیب و قاعده

مترادف کلمه «نظم»

  • انضباط، ترتیب، نظام، سامان، ترتیب، انتظام، آراستگی، تنظیم، سازماندهی، نسق، قاعده، قانون

متضاد کلمه «نظم»

  • بی نظمی، آشفتگی، هرج و مرج، بی ترتیبی، بی سامانی

مثال

  • کلاس درس باید منظم و مرتب باشد.
  • در این کشور قانون و نظم برقرار است.
  • این کتاب به ترتیب حروف الفبا تنظیم شده است.

مترادف ها و متضاد های کلمه «نظم» در متون مختلف، ممکن است متفاوت باشند.


کلمات هم خانواده نظم هم خانواده نظم چیست هم خانواده نظم کلمه هم خانواده نظم

مطالب مرتبط...

هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...